این روزها که می گذرد....
این روزها آقا سهند صبحها و بعضی وقتها هم شبها(شیفت شب مامانی) در مهد بیمارستان به سر میبرد و با تلاشهای زیاد هنوز هم شیر خشک و قبول نمیکنه ومربی مهد مجبوره یا زنگ بزنه مامانی یا خودش سهند و بیاره تو بخش که آقا پسری شیر بخوره غذا خوردن هم چند وقته که شروع کرده که غذا مورد علاقش سوپ مخصوصه مامانی جونه که بعد از سفر ما به شمال عکسهای اون هم میزارم تا بعدا غذای مورد علاقشو آقا ببینن و اما حسام مثل همیشه آقا و دوست داشتنی اینروزا هم مشغوله درس خونده راستی نی نی جدید خانواده هم به دنیا اومدین رادین جون پسرخاله حسام و سهند تو 8 بهمن اومد پبشمون که عکسهای رادین جون هم موکول میشه به بعد از مسافرت ما به شمال به د...